اقرار (حقوق خصوصی)اقرار در اصطلاح چنانکه ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی نیز میگوید؛ عبارت از اخبار به حقی است، برای غیر بر ضرر خود. اقرار در لغت به معنای تثبیت کردن کسی یا چیزی در مکانی است. اقرار در معنای اصطلاحی و لغوی را میتوان یکسان شمرد؛ زیرا به وسیله اقرار ادعای طرف مقابل دعوا اثبات میگردد. [۱]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ج۶، ص۲۳، تهران، اسلامی، دی ۱۳۷۶، چاپ هشتم.
فهرست مندرجات۲ - شرایط صحت ۲.۱ - امر خارجی دال بر اقرار ۲.۲ - لفظ دال بر اقرار ۲.۳ - صریح و یا ضمنی بودن اقرار ۲.۴ - سکوت ۲.۵ - منجّز بودن ۳ - تفاوت اقرار معلق با حق معلق ۴ - شرایط مقر ۵ - شرایط مقر له ۶ - شرایط موضوع اقرار ۶.۱ - امکان عقلی و عرفی ۶.۲ - صحت قانونی ۶.۳ - قابلیت تعیین ۷ - اقسام اقرار ۸ - تفاوت اقرار در امور کیفری با امور مدنی ۹ - موجبات فساد اقرار ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - خصوصیات۱. اقرار اخبار است؛ یعنی خبر دادن از یک امر موجود است. ۲. ارتباط با حق دارد؛ «حق» عبارت از اختیاری است که قانون برای کسی شناخته تا بتواند امری را انجام یا ترک نماید. بنابراین در اقرار باید اخبار به وجود حقی بشود خواه مستقیم و یا غیرمستقیم باشد. [۲]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ج۶، ص۲۳، تهران، اسلامی، دی ۱۳۷۶، چاپ هشتم.
۳. به سود دیگری و به زیان خود است؛ اقرار اگر به نفع خود شخص باشد؛ «ادعا» محسوب میشود و اگر به زیان خودش نباشد، هرچند متضمّن نفع دیگری باشد؛ «شهادت» محسوب میگردد. بنابراین، تنها اخباری اقرار نامیده میشود که به سود دیگری و به ضرر مقر باشد. [۳]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۱۹۸، تهران، میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول.
کسی که اقرار بر حق غیر و بر ضرر خود مینماید، «مقر» نامیده میشود و کسی که اقرار به سود او میشود را «مقر له» گویند و حقی که اقرار به وجود آن برای غیر میگردد، «مقر به» گویند. ۲ - شرایط صحتبرای صحت اقرار چند شرط را میتوان ذکر کرد: ۲.۱ - امر خارجی دال بر اقراروجود امری که در خارج دلالت بر اقرار نماید ۲.۲ - لفظ دال بر اقرارلفظ مخصوصی در اقرار لازم نیست. با هر لفظی میتوان اقرار کرد؛ همچنان که به هر زبانی که اقرار واقع شود، معتبر خواهد بود. [۴]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ص۳۶.
چنانکه از روح ماده ۱۲۸۰ق. م میتوان استنباط نمود، نوشته و امضاء در ردیف لفظ است. (ماده ۱۲۸۰ قانون مدنی: «اقرار کتبی در حکم اقرار شفاهی است.») کسی که نمیتواند تلفظ نماید، مانند لال و یا کسی که آشنا به زبان نمیباشد، چنانکه اشاره بنماید که مبین اقرار باشد، بر علیه او معتبر است. (ماده ۱۲۶۱ ق. م.) [۵]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ص۳۶.
۲.۳ - صریح و یا ضمنی بودن اقراراعلام اراده مقر ممکن است صریح باشد؛ مانند آنکه طرف به وسیله لفظی، تمام یا قسمتی از دعوای مدعی را بپذیرد و ممکن است ضمنی باشد، مانند آنکه طرف به وسیله لفظ وجود امری را تصدیق نماید که لازمه آن تصدیق به حق برای مدعی میباشد. به عنوان مثال؛ اگر کسی در وصیتنامه خود آنچه را که در عرف «حبوه» مینامند و به پسر بزرگتر میدهند به دیگری ببخشد، ممکن است این اقدام اقرار به فرزندی موصی له تلقی شود، به ویژه اگر قرائن دیگر (مانند سرپرستی از موصی له) آن را تایید کند. [۶]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۱۹۶، شماره ۱۱۷.
۲.۴ - سکوتاز آنچه گفته شد، این نتیجه به دست میآید که سکوت نشان اقرار نیست؛ چراکه ممکن است وسیله انکار یا بیاعتنایی باشد [۷]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۱۹۶، شماره ۱۱۷.
و نمیتواند کاشف از اراده شخص به اخبار از وجود حق قرار گیرد؛ مگر آنکه اوضاع و احوال قطعی دلالت بر آن کند [۸]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ص۲۶.
یا در دید عرف نشانه اقرار باشد. چنانکه فقیهانی سکوت شوهر را در برابر فرزندی که همسر او در زمان زوجیت زاییده است، اقرار به فرزندی شمردهاند و در نتیجه، انکار شوهر را در صورتی میپذیرند که پس از آگاهی از ولادت بیدرنگ اعلام شود. [۹]
جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، ج۵، ص۲۲۸، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۳، چاپ چهارم.
قانون مدنی نیز در ماده ۱۲۶۲، انکار پدر را در مدتی قابل پذیرش میداند که به حکم عادت، برای اقامه دعوا کافی باشد؛ مبنای سقوط حق شوهر، اقرار ضمنی او بر نسب است. [۱۰]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۱۹۶.
۲.۵ - منجّز بودناقرار در صورتی میتواند دلیل بر حجت ادعای طرف قرار گیرد که «منجز» باشد و معلق نباشد. (ماده ۱۲۶۸ قانون مدنی میگوید: «اقرار معلّق مؤثر نیست.» پس اگر کسی بگوید: «هرگاه فلانی بگوید، من مدیون هستم.» چنین گفتهای اقرار نیست.) درباره مبنای حکم قانون مدنی، گفته شده است که: ۱) جازم بودن، مقدمه لازم برای هر تصمیم است و اخبار معلق قاطع نیست و اثری ندارد. ۲) اقرار باید متضمّن خبر دادن از حقی باشد که پیش از آن ایجاد شده و استقرار یافته است، در حالی که اقرار معلق حکایت از وجود حق پس از وقوع شرط در آینده میدهد. ۳) اخبار با تعلیق منافات دارد و با هم جمع نمیشود. [۱۱]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۱۹۶.
۳ - تفاوت اقرار معلق با حق معلقاقرار معلق را نباید با حق معلق اشتباه کرد. در فرض نخست اخبار معلق میشود و اثری ندارد. ولی در فرض دوم، اخبار از وجود حق معلق صورت میپذیرد که در امکان و نفوذ آن شک نیست. به عنوان مثال؛ اگر خوانده دعوا اقرار کند که تامین هزینه تحصیل خواهان را، در صورت قبول شدن در کنکور ورودی دانشگاه بر عهده میگیرم؛ باید او را ماخوذ به گفته خود شمرد. ۴ - شرایط مقردر اقرار کننده، اهلیت برای نفوذ اقرار ضروری است. (ماده ۱۲۶۲ قانون مدنی میگوید: «اقرار کننده باید بالغ و عاقل و قاصد و مختار باشد. بنابراین، اقرار صغیر و مجنون در حال دیوانگی و غیر قاصد و مکره مؤثر نیست.» و ماده ۱۲۶۳ درباره قلمرو و حجر سفیه میافزاید: «اقرار سفیه در امور مالی مؤثر نیست.» بر مبنای وحدت ملاک، خواب و سست و بیهوش را نیز باید بر محجوران افزود.) یعنی اقرار کننده باید دارای شرایط ذیل باشد: ۱. بلوغ؛ بنابراین اقرار صغیر نافذ نیست. ۲. عقل؛ اقرار مجنون ادواری (مجنون ادواری: کسی که بطور متناوب در حال جنون باشد یعنی مدت کمی عاقل (در حال افاقه) باشد و مدتی دیوانه) [۱۲]
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۶۲۱، ش ۴۹۱۸، تهران، گنج دانش، ۱۳۸۵، چ ۱۶.
در حالت افاقه پذیرفته میشود. چون در این فرض او را عاقل میشمارند. ۳. رشد؛ کسی که به واسطه «سفه» ممنوع از تصرف در اموال و حقوق مالی خود میباشد؛ اقرار او فقط نسبت به امور مالی معتبر نخواهد بود. [۱۳]
ماده ۱۲۶۳، قانون مدنی.
۴. قصد ۵. اختیار؛ اگر اقراری بر اثر اعمال اکراه آمیز و اجبار باشد، پذیرفته نمیشود. اکراه با اعمالی حاصل میشود که مؤثر در شخص باشعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید کند، به نحوی که عادتاً قابل تحمل نباشد. در مورد اعمال اکراه آمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود. [۱۴]
ماده ۲۰۲، قانون مدنی.
ولی چنانچه کسی در نتیجه اضطرار اقرار به امری کند، اقرارش صحیح و نافذ است. [۱۵]
ماده ۲۰۶، قانون مدنی.
[۱۶]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ص۳۰.
۵ - شرایط مقر له۱. موجود باشد؛ چنانکه در ذیل ماده ۱۲۶۶ ق. م. تصریح شده است: «... بر حسب قانون باید بتواند دارای آنچه به نفع او اقرار شده است، بشود.» معلوم میگردد که او باید در زمان اقرار موجود باشد. بنابراین، هرگاه مقر له کسی باشد که هنوز نطفه او منعقد نشده است، اقرار درباره او معتبر شناخته نمیشود. [۱۷]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ص۳۰.
با وجود این ماده ۱۲۶۷ ق. م. اقرار به سود متوفی را موثر میداند و اثر آن را به سود وارثان تحلیل میکند. ۲. اهلیت مقر له؛ منظور از اهلیتی که در مقر له شرط شده است، اهلیت تملک است، نه تصرف. (ماده ۱۲۶۲ ق. م.) [۱۸]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۲۰۷.
یعنی کافی است که صلاحیت تملک حقی را که به سود او خبر داده شده است، داشته باشد؛ هرچند که نتواند در آنچه دارد تصرف نماید. ۳. معلوم بودن مقر له؛ علم اجمالی به مقر له برای نفوذ اقرار کافی است. (ماده ۱۲۷۱ قانون مدنی: «مقر له اگر به کلی مجهول باشد، اقرار اثری ندارد و اگر فی الجمله معلوم باشد، مثل اقرار برای یکی از دو نفر معین صحیح است.») [۱۹]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۲۰۷.
۶ - شرایط موضوع اقرارمقر به، عبارت از حقی است که مقر، اخبار به وجود آن برای غیر بر ضرر خود مینماید. اقرار به حق در صورتی معتبر است که شرایط زیر را دارا باشد: ۶.۱ - امکان عقلی و عرفیاینکه موضوع اقرار عقلاً یا عادتاً ممکن باشد [۲۰]
ماده ۱۲۶۹، قانون مدنی.
بدان معناست که چنانچه وجود حق برای مقر له در واقع عقلاً ممکن نباشد، معلوم میشود، اقرار کننده خلاف گفته است. به عنوان مثال، اگر مرد ۲۵ سالهای اقرار نسبت به فرزندی کند که سی ساله است؛ زیرا عقل تولد شخص را پیش از پدر خود محال میداند. [۲۱]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۲۱۴.
۶.۲ - صحت قانونیهرگاه حقی را که مقر اخبار به وجود آن نموده است، قانون نشناسد؛ یعنی قوانین موضوعه کشوری آن را حق ندانند، اقرار به آن معتبر نیست. همچنان که در ماده ۱۲۶۹ قانون مدنی بدان تصریح میکند. [۲۲]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ص۳۶.
مثلاً اگر خوانده دعوا به وراثت فرزند خوانده مورّث خود اعتراف کند، اقرار در وقوع فرزند خواندگی و حضانت موثّر است؛ ولی فرزند خوانده را در زمره وارثان نمیآورد. ۶.۳ - قابلیت تعیینیعنی مورد اقرار مجهول نباشد؛ زیرا نمیتوان کسی را به امر مجهولی محکوم کرد. مثلاً هرگاه کسی مدعی گردد که یکصد هزار ریال از دیگری طلب کرده است و خوانده اقرار کند، مبلغی را که نمیداند به او مدیونست، دادگاه نمیتواند خوانده را محکوم به خواسته مدعی کند؛ زیرا به آن اقرار نشده است. [۲۳]
امامی، حسن، حقوق مدنی، ص۳۰.
البته هرگاه مورد اقرار اجمالاً مجهول باشد و بتوان قدر متکینی به دست آورد، اقرار نسبت به آن مقدار صحیح است. ۷ - اقسام اقراراقرار را میتوان از جهات مختلف تقسیم بندی کرد. از حیث نوع بیان، به اقرار صریح و اقرار ضمنی از جهت وسعت و محدودیت به اقرار کلی و اقرار در جزء، از حیث مداخله مقر له به اقرار ابتدایی و اقرار در پاسخ به سؤالات، از جهت ترکیب به اقرار ساده و اقرار مقید و مرکب، از لحاظ قالب به اقرار شفاهی و اقرار کتبی و بالاخره از حیث مکان به اقرار در دادگاه و اقرار خارج از دادگاه تقسیم میشود. [۲۴]
مدنی، جلالالدین، ادله اثبات دعوی، ص۸۰، تهران، پایدار، ۱۳۵۸، چاپ نهم.
۸ - تفاوت اقرار در امور کیفری با امور مدنی۱- در دعاوی مدنی، مفاد اقرار بر دادرس تحمیل میشود و او نمیتواند به دلایل دیگر بپردازد و دادرسی و تحقیق را ادامه دهد. (ماده ۱۲۷۵ ق. م. و ماده ۲۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی) ولی در دعوای کیفری و رسیدگی به اتهام، ارزیابی اقرار نیز، مانند سایر ادله با دادگاه است و وجدان دادرس داوری نهایی را بر عهده دارد. ۲- بر خلاف احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه مدنی که از اعتبار امر مختوم بهرهمند است، استناد به اقرار متهم هیچ حکمی را قطعی نمیسازد و مانع از تجدید نظر یا رسیدگی فرجامی نمیشود. [۲۵]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۲۶۳.
۹ - موجبات فساد اقرارموجبات فساد اقرار در ماده ۱۲۷۷ ق. م را میتوان بدین گونه خلاصه کرد: ۱ـ بطلان اقرار از جهت ارکان و شرایط آن: مانند اهلیت نداشتن یا عدم جواز تصرف مقر، مجهل یا نامعقول بودن موضوع اقرار؛ ۲ـ عدم نفوذ اقرار به دلیل اشتباه و اکراه؛ ۳ـ منطبق نبودن اقرار با قصد اخبار. [۲۶]
کاتوزیان، ناصر، اثبات و دلیل اثبات، ص۲۶۶.
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اقرار»، تاریخ بازیابی ۹۹/۱/۱۳. |